خواهر شهید محمدعلی براتی:
محمدعلی ۸ سال بعد از شهادتش مفقودالاثر بود
شماره خبر : 2050 - https://asreatrak.ir/short/4xJmkخواهر شهید محمدعلی براتی گفت: محمدعلی در سال ۱۳۶۶ شهید شد و باگذشت هشت سال مفقودالاثری در سال ۷۳ جنازه شهید را تحویل و در معصوم زاده بجنورد آرام گرفت.
به گزارش «عصر اترک»، محمدعلی براتی در نهم فروردینماه سال ۱۳۴۸ در روستای ینگه قلعه شهرستان بجنورد به دنیا آمد.
برای نخستینبار در دوم اردیبهشتماه سال ۱۳۶۶ به جبهه اعزام شد که در جبههها غرب کشور بر اساس دو روایت متفاوت ۳۰ اردیبهشتماه ۱۳۶۶ و یا ۳۱ خرداد ۱۳۶۶ در عملیاتی که توسط نیروهای عراقی محاصره شده بودند به شهادت رسید.
برای مدت هشت سال مفقودالاثر شد و بالاخره در سال ۷۳ فراق به پایان رسید و در قطعه دوم شهدا بجنورد در کنار حرم امامزاده سید عباس بن موسی بن جعفر به خاک سپرده شد.
خواهر شهید محمدعلی براتی در گفتگو با خبرنگار حوزه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «عصر اترک» گفت: برادرم از دوران کودکی پسربچه آرام و مهربان بود، هیچوقت ندیده بودم که به کسی بیاحترامی کرده باشد.
مرضیه براتی ادامه داد: محمدعلی بعد از برگشتن از مدرسه به منزل میآمد و اهل بازیکردن در کوچه نبود، بلکه سعی میکرد در کارهای منزل به اعضای خانواده کمک کند.
خواهر شهید در ادامه گفت: در مدرسه دانشآموز فعالی بود و باتوجهبه اینکه درسخوان بود باعث شد تا معلمان به او علاقه خاصی داشته باشند، همیشه بعد از برگشتن از مدرسه در زمینی که پدرم برای او در نظر گرفته بود، گوجهفرنگی کاشته بود به آنجا سر میزد و از محصولاتش خبر میگرفت.
وی گفت: محمدعلی، عزتنفس و اعتمادبهنفس بالایی داشت و همین ویژگی شهید باعث شد تا در سن نوجوانی تکه زمینی را از پدرم اجاره کند که برای خودش درآمد داشته باشد.
براتی عنوان کرد: پدرم میگفت بعد از انقلاب و آغازشدن جنگ دفاع مقدس شناسنامهاش را برداشته بود که زودتر به خدمت سربازی برود، درحالیکه هنوز سنش نرسیده بود؛ اما چون میخواست به جبهه اعزام شود این اقدام را کرده بود.
وی با اشاره به اینکه مادرم برای رفتن به جبهه مانعش میشد، گفت: قبل از اعزام به جبهه وقتی مادرم از ایشان خواست نرود، باتوجهبه اینکه در همان ایام برادر بزرگترم مجروح شده بود با احترام کامل به مادر میگفت، امام خمینی فرمان صادر کرده است اگر به جبهه نرویم و میدان را خالی کنیم، گویی سخن آقا را روی زمین گذاشتهایم و جنگ را به دشمن باختهایم و همین صحبتها باعث شد که مادر رضایت پیدا کند.
خواهر شهید که اکنون شاعر و نویسنده است، ادامه داد: محمدعلی همیشه میگفت جنگ به ما تحمیل شده و باید حضور پیدا کنیم و بجنگیم، زیرا اگر ما نرویم چه کسی میخواهد برود و از کشور دفاع کند، امروز وظیفه ما است که در جبهههای حق علیه باطل شرکت کنیم.
وی ابراز داشت: بهخاطر دارم که همیشه از من درس میپرسید و وقتی میدید درسم را بهخوبی یاد گرفتهام میگفت مرضیه جان تو آینده خوبی در پیش داری و من اکنون شاعر و نویسنده و فرهنگی هستم و همیشه صحبتهای برادرم در گوشم تکرار میشود و با خود میگویم مگر او از آینده من باخبر بوده است.
براتی عنوان کرد: همچنین محمدعلی در کنار مدرسه و کارهای کشاورزی علاقه خاصی به ورزش کشتی هم داشت، بیشتر روزها، هنگام صبح از خواب بیدار میشد و نوار کاست را روی ضبط میگذاشت و همزمان با آن ورزش میکرد و چندین بار در مسابقه کشتی که در روستا برگزار شده بود برنده میدان شد.
خواهر شهید با اشاره به اینکه از همان اول بین خواهر و برادرها که دعوا میشد، میانجیگری و بچهها را آرام میکرد، گفت: به یاد دارم من و خواهرم که تقریباً یک و نیمسال تفاوت سنی داریم زمان بچگی که دعوا میکردیم و گاهی هیچکدام کوتاه نمیآمدیم، بهطوریکه محمدعلی با زبان شیرین ما را ساکت و دعوا را آرام میکرد بهطوریکه دوباره به بازی برمیگشتیم.
وی یادآور شد: من در زمان شهادت محمدعلی باتوجهبه اینکه من کم سن بودم، خواهرم تعریف میکرد که بعد از شهادت برادرم یکی از همرزمانش به روستا آمده بود و در ابتدا طوری عنوان کردند که در عملیاتی پای محمدعلی تیر خورد و وقتی از او خواستیم به عقب برگردد نپذیرفت و همین باعث شد که برادرم که در شهریور سال ۶۶ شهید شده بود بعد از هشت سال مفقودالاثری در بجنورد تشییع و در معصوم زاده تدفین شد.
مصاحبه از آرزو رحمانی
انتهای خبر/
0 نظر